English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (5873 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerial navigation U ناوبری هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
radial U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
aeronautical chart U نقشه ناوبری هوایی
aeronautical information overprint U اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
air plot U نقشه ناوبری هوایی
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
Other Matches
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
navigation U ناوبری
navigating bridge U پل ناوبری
universal drafting machine U خط کش ناوبری
radio navigation U ناوبری رادیویی
navigation light U چراغهای ناوبری
aids to navigation U کمکهای ناوبری
celestial navigation U ناوبری نجومی
bathymetric navigation U ناوبری ژرفایافتی
navigate U ناوبری کردن
satellite navigation U ناوبری ماهوارهای
navigated U ناوبری کردن
coast U ناوبری کرانهای
inertial navigation U ناوبری لختی
dead reckonning U ناوبری کور
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
coasts U ناوبری کرانهای
navigating U ناوبری کردن
navigates U ناوبری کردن
pilot U ناوبری کردن
pilot U راهنمای ناوبری
piloted U ناوبری کردن
pilots U راهنمای ناوبری
pilots U ناوبری کردن
piloted U راهنمای ناوبری
aids to navigation U وسایل کمک ناوبری
omega U سیستم ناوبری امگا
navigational aids U وسایل کمک ناوبری
hyperbolic navigation system U روش ناوبری هذلولی
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
stellar inertial navigation U ناوبری لختی ستارهای
vector U مسیر ناوبری هواپیما
dead reckonning tracer U میز ناوبری کور
navigational grid U بادزن کمک ناوبری
inertial navigation system U سیستم ناوبری ماندی
tacan U سیستم ناوبری تاکان
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
day beacon U برج ناوبری روز
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
celestial navigation U ناوبری بااستفاده از صور فلکی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
hyperbolic navigation U ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
coasting U ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
dead reckonning tracer U وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
shoran U نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
pursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudostereo U ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pseudopursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
plotting U رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
aerial U هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead conductor U خط هوایی
atmospheric U هوایی
flying bridge U پل هوایی
overhead roadway U پل هوایی
airborne U هوایی
AA U ضد هوایی
aerials U هوایی
skyway U پل هوایی
aery U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
air attack U تک هوایی
air strike U تک هوایی
stuffiness U بد هوایی
overpass U پل هوایی
air built U هوایی
air drawn U هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
linear distance U خط هوایی
air raid U تک هوایی
air raids U تک هوایی
aviation medicine U طب هوایی
air head U سر پل هوایی
acclimatization U هم هوایی
aerial line U خط هوایی
air lane U خط هوایی
over-pass U پل هوایی
raid U تک هوایی
overhead U هوایی
strikes U تک هوایی
raids U تک هوایی
airy U هوایی
aerobic U هوایی
aerobics U هوایی
strike U تک هوایی
overpasses U پل هوایی
aired U هوایی
raiding U تک هوایی
raided U تک هوایی
air U هوایی
pneumatic U هوایی
airs U هوایی
air chief marshal U سپهبد هوایی
air control U کنترل هوایی
air burst U ترکش هوایی
air division U لشکر هوایی
air capacitor U خازن هوایی
air dribble U دریبل هوایی
air consignment U محموله هوایی
combat air patrol U گشتی هوایی
air command U فرماندهی هوایی
air command U یکان هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
aviation channels U کانالهای هوایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com